شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار).
خداوند هیچگونه «بحیره» و «سائبه» و «وصیله» و «حام» قرار نداده است [اشاره به چهار نوع از حیوانات اهلی است که در زمان جاهلیت، استفاده از آنها را بعللی حرام میدانستند؛ و این بدعت، در اسلام ممنوع شد.] ولی کسانی که کافر شدند، بر خدا دروغ میبندند؛ و بیشتر آنها نمیفهمند!
(و حتی) اگر فرشتگان را بر آنها نازل میکردیم، و مردگان با آنان سخن میگفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع مینمودیم، هرگز ایمان نمیآوردند؛ مگر آنکه خدا بخواهد! ولی بیشتر آنها نمیدانند!
سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان میروم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!».
وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ(الأعراف/۱۰۲). و بیشتر آنها را بر سر پیمان خود نیافتیم؛ (بلکه) اکثر آنها را فاسق و گنهکار یافتیم!
(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: «از شومی موسی و کسان اوست»! آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند!
چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدان در کنار) مسجد الحرام جلوگیری میکنند در حالی که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند.
چگونه (پیمان مشرکان ارزش دارد)، در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را میکنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود میکنند، ولی دلهایشان ابا دارد؛ و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!
و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بیاساس)، پیروی نمیکنند؛ (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حق بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است!
آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند!
وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ(یوسف/۱۰۶). و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند!
خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست؛ و انسان (با ایمانی) را که از جانب خود، رزقی نیکو به او بخشیدهایم، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده، انفاق میکند؛ آیا این دو نفر یکسانند؟! شکر مخصوص خداست، ولی اکثر آنها نمیدانند!
یعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ ینْكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ(النحل/۸۳). آنها نعمت خدا را میشناسند؛ سپس آن را انکار میکنند؛ و اکثرشان کافرند!
و هنگامی که آیهای را به آیه دیگر مبدل کنیم [= حکمی را نسخ نماییم] -و خدا بهتر میداند چه حکمی را نازل کند- آنها میگویند: «تو افترا میبندی!» اما بیشترشان (حقیقت را) نمیدانند!
آیا آنها معبودانی جز خدا برگزیدند؟! بگو: «دلیلتان را بیاورید! این سخن کسانی است که با من هستند، و سخن کسانی [= پیامبرانی] است که پیش از من بودند!» اما بیشتر آنها حق را نمیدانند؛ و به همین دلیل (از آن) روی گردانند.
در این ماجرا نشانه روشنی است؛ اما بیشتر آنان مؤمن نبودند.
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ(الشعراء/۱۳۹). آنان هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم؛ و در این، آیت و نشانهای است (برای آگاهان)؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!
یا کسی که زمین را مستقر و آرام قرار داد، و میان آن نهرهایی روان ساخت، و برای آن کوههای ثابت و پابرجا ایجاد کرد، و میان دو دریا مانعی قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند؛ با این حال) آیا معبودی با خداست؟! نه، بلکه بیشتر آنان نمیدانند (و جاهلند)!
وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا یشْكُرُونَ(النمل/۷۳). مسلما پروردگار تو نسبت به مردم، فضل (و رحمت) دارد؛ ولی بیشترشان شکرگزار نیستند!
آنها گفتند: «ما اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمینمان میربایند!» آیا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی (از هر شهر و دیاری) بسوی آن آورده میشود؟! رزقی است از جانب ما؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!
و اگر از آنان بپرسی: «چه کسی از آسمان آبی فرستاد و بوسیله آن زمین را پس از مردنش زنده کرد؟ میگویند: «الله»! بگو: «حمد و ستایش مخصوص خداست!»اما بیشتر آنها نمیدانند.
و هرگاه از آنان سؤال کنی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما میگویند: «الله»، بگو: «الحمد لله (که خود شما معترفید)!» ولی بیشتر آنان نمیدانند!
آنها میگویند: «منزهی (از اینکه همتایی داشته باشی)! تنها تو ولی مائی، نه آنها؛ (آنها ما را پرستش نمیکردند) بلکه جن را پرستش مینمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند!»
خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شریکانی است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردی که تنها تسلیم یک نفر است؛ آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولی بیشتر آنان نمیدانند.
هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را (برای حل مشکلش) میخواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من دادهاند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، اما بیشترشان نمیدانند.